سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ریاستْ دوستی، از دوستی خدای سبحان باز می دارد . [امام علی علیه السلام ـ در حکمت های منسوب به ایشان ـ]

هنر و فلسفه و ادبیات و ادیان ...

 
 
هولوکاست افسانه نیست ( قسمت اول )(دوشنبه 87 شهریور 4 ساعت 1:13 صبح )
ششم اوت ( 16 مرداد ) سالگرد انفجار اتمی هیروشیما و پایان یافتن جنگ جهانی دوم به طبع آن بود. به همین بهانه مبحثی در چند قسمت تقدیم حضور عزیزتان میشود که در آن سعی شده وقایع جنگ جهانی - جنایات هیتلر - انفجار بمب اتمی آمریکا در دو شهر ژاپن و ...  از دریچه ای دیگر دیده شود .

امیدوارم با نظراتتان راهنمای بنده باشید .

 

*****************

     

  

آیا هولوکاست تنها یک افسانه است ؟

بعید به نظر میرسد تمامی آنچه که در بارهء هولوکاست در جنگ جهانی دوم گفته شده درو غ محض باشد ... به قول معروف :

 تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها  !! ... مگر امکان دارد که هولوکاست تنها یک افسانه باشد ؟؟؟

هولوکاست اکنون در دنیای غرب و مستعمرات فرهنگی آن! تا حد یک تابو و مسئلهء مقدس دنیای مدرن پیش رفته است. در جهانی که تشکیک در هر امری هر چند که به نظر قطعی و بدیهی بیاید نشانهء تفکر والا و روشنفکری ست ... کوچکترین شک و تردید در مورد روایتهای تاریخی مربوط به هولو کاست و یا حتی تحقیق و کنکاش در مورد آن گناهی نا بخشودنی و نشانهء همراهی با تروریست ها ست که قطعا" مجازات سنگینی هم به دنبال خواهد داشت !

نظری اجمالی به این امر و حواشی آن میتواند جالب باشد... هر چند شاید مقداری تکراری ولی همچنان پوشیده و مبهم !!

***

واژه هولوکاست اگرچه امروز اصطلاحی خاص محسوب می شود اما در واقع لغتی عبری به معنی قربانی است که برگرفته از یک واژه مرکب یونانی است و به معنی یکجا سوزاندن می باشد.

به قطع مسلم هیتلر یک جنایتکار جنگی بود و هزاران نفر را با شعله ور کردن جنگهای گسترده به کام مرگ و نیستی فرستاد . همچنین او یک نژاد پرست بی رحم بود که در راه اهداف پلیدش از هیچ قساوتی رویگردان نبود ...

 اما فارغ از اینکه ماجراهای سوزاندن چند میلیون یهودی در اروپا !  صحت دارد و یا آمیخته به دروغ ها و بزرگنمایی های افراطی ست و چرا ؟ منصفانه تر آنست که ببینیم آیا فاتحان جنگ جهانی جنگجویان مهربانتری بودند و یا جنایت کاران جدیدی در نقش فرشته های نجات جهان ؟!!

    

       ****************************************

 

پایان جنایات بشری هیتلر ؟!

 بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دو عملیاتی اتمی بود که در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیس جمهور وقت امریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفت. طی این عملیات‌ها، دو بمب اتمی به فاصله3 روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که باعث کشتار وسیع شهروندان این دو شهر گردید. حدود 220 هزار نفر در اثر این حملات جان باختند که اکثر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل می‌دادند. بیش از نیمی از قربانیان بلافاصله هنگام بمباران کباب شده و کشته شدند و بقیه تا پایان سال 1945 بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو به سختی جان خود را از دست دادند.

    

* نقطه آغاز تصمیم

تصمیم به بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی یکی از مسائل جنجال برانگیز قرن بیستم بوده است. بسیاری از مردم معتقد بودند که این بمباران، جنگ را کوتاه کرده، جان امریکایی های بسیاری را نجات داده و سهم شوروی سابق در اداره ژاپن در زمان پس از جنگ را کاهش داده است. اما اغلب صاحبنظران این عقیده را رد می کنند.

تصمیم  ترومن در به کار بردن بمب اتمی علیه ژاپن مورد تأیید همه نبود. بسیاری از دانشمندان و نظامیان از جمله دریاسالار لیهی (Leahy) فرمانده ستاد نیروی دریایی مخالف آن بودند. آنها معتقد بودند به کاربردن بمب اتمی از نظر اخلاقی محکوم و از نظر نظامی بیهوده است، مخالفان اعتقاد داشتند ژاپن به علت نداشتن سوخت در آستانه تسلیم شدن بود. ژاپن از مدتی قبل به شدت با کمبود مواد غذایی و سوخت روبرو شده بود و ماشین نظامی اش در حال فرو پاشیدن بود ولی  آمریکا قدرت نظامی خود را همچنان حفظ کرده بود. ژاپن ناوگان دریایی اش به کلی از بین رفته بود و سواحلش در محاصره ارتش متفقین قرار گرفته بود.

از سوی دیگر جنگ در اروپا پس از خودکشی آدولف هیتلر و تسلیم آلمان نازی در 8 مه 1945 پایان یافته بود و جبهه متحدین فروپاشیده بود و نیازی به استفاده از چنین ابزاری نبود؛ آن چنان که در 2ژوئن 1945 هیروهیتو امپراتور ژاپن پیشنهاد مذاکره به متفقین را داد که با استقبال مثبتی از سوی آنها روبرو نشد.

دانشمندان مستقر در امریکا چنین وانمود می کنند که بیشتر از ترس دستیابی آلمانها به بمب اتمی و استفاده آنها از این نوع بمب، برای دست یافتن به آن به ارتش کمک می‌کردند، اما آلمانها تا پایان جنگ نتوانستند به بمب اتمی دست یابند و تلاش هایشان ناکام ماند. نخستین بمبهای امریکا برای انفجار در اروپا نیز بعد از پایان جنگ در جبهه اروپا آماده شدند، زیرا جنگ هشتم مه 1945 میلادی یعنی حدود دو ماه پیش از نخستین آزمایش انفجار اتمی (در آلاموگوردو) پایان یافته بود. ژاپنی‌ها اگرچه از سپتامبر 1940 میلادی در پی ساختن بمب اتمی بودند، اما صنعت ژاپن در شرایطی نبود که بتواند کمک چندانی به آنها کند، همچنین برخی تأسیسات مهم آنها در بمباران هوایی سال 1945 میلادی ویران شده بود. از این رو، برخی دانشمندان با توجه به اینکه ژاپنی‌ها تا دستیابی به بمب اتمی راه درازی داشتند، استفاده از چنین بمبی را علیه آنها غیر اخلاقی می‌دانستند اما ارتش امریکا اصرار به استفاده از آن داشت و برای ایجاد بیشترین آسیب های روانی به منظور وادار کردن ژاپن به تسلیم، سعی داشتند این بمبها بدون اخطار قبلی و بدون اعلام ماهیت آنها به اهداف از پیش تعیین شده اصابت کند؛ بیشترین تأکید در این میان بر نقش روانی انفجار این بمب ها بود.

با این وصف، شاید بتوان پاسخ به این پرسش که چرا امریکا از بمب اتم استفاده کرد را در سخنان موافقان تصمیم ترومن اینگونه یافت که از نظر سیاسی انفجار بمب اتمی برای نشان دادن قدرت امریکا به شوروی لازم بود. هرچند شوروی نیز بسیار زود توانست به بمب اتم دست یابد و نتیجه مطلوب امریکا از این کشتار بدست نیامد.

 

در حقیقت، این انفجار آغازی برای جنگ سرد آینده بود، همانگونه که جنگ جهانی دوم ریشه در جنگ جهانی اول داشت. اهمیت این برتری جویی امریکا بر شوروی زمانی روشن تر می شود که به یاد بیاوریم کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین از 28 نوامبر تا اول دسامبر 1943قریب به 2 سال قبل از حملات اتمی امریکا به صورت سری برگزار شده بود و هدف کلی این کنفرانس‌ توافق در مورد چهره جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم بود.

 

* پروژه منهتن

    

منهتن اسم رمز یک پروژه محرمانه دولت امریکا است که قبل از جنگ جهانی دوم با هدف توسعه بمب اتم، پی ریزی شد. طرح اولیه تشکیل یک تیم تحقیقاتی به منظور ساخت سلاح هسته ای در سال 1939، زمانی که انیشتین نامه ای به فرانکلین روزولت -رئیس جمهور وقت امریکا- نوشت، تأیید شد.

پس از آن در سال 1942، فیزیکدانی به نام انریکو فرمی (Enrico Fermi) موفق شد یک واکنش هسته ای را در رآکتور خود که (CP-1 (Chicago Pile 1 نام داشت، کنترل کند. نکته جالب اینکه در کمال ناباوری CP-1 در دانشگاه شیکاگو مستقر بود!

3 مارس، رئیس شورای جنگ و وزیر آینده امور خارجه، بیرنه، یادداشتی برای فرانکلین روزولت می فرستد و هشدار می دهد که اگر «هیچ محصولی تا قبل از پایان جنگ تولید نشود، عواقب جدی آن برای حزب دموکرات زیاد خواهد بود». او همچنین می گوید: «من می دانم که هزینه های پروژه منهتن دارد به مرز 2 میلیارد دلار نزدیک می شود و هیچ تضمین قطعی هم درمورد آن وجود ندارد. اما ما موفق شده ایم که همکاری کمیته های کنگره در مسائل سری را به دست آوریم و شاید بتوانیم تا پایان جنگ این شرایط را ادامه دهیم.»

فردای جنگ در اروپا در حالی که هنوز پروژه منتهن به نتیجه نرسیده بود، کمیته موقت برای اولین بار جلسه تشکیل می دهد. هدف آن، «مطالعه در مورد مهار و پایان جنگ، انجام مطالعه و مشاوره درمورد تحقیقات پس از جنگ و تعیین مقررات و قوانین لازم برای به کارگیری آنها» بود. اعضای کمیته موقت عبارت بودند از جیمی بیرنه نماینده شخصی رئیس جمهور، رالف بارد معاون امور نیروی دریایی، ویلیام کلایتون، مشاور وزیر امور خارجه، وانه وار بوش مدیر دفتر تحقیقات و گسترش علمی امریکا و مدیر سابق مهندسی MIT، جیمز کنانت شیمیدان معروف و رئیس دانشگاه هاروارد و نیز کارل کامپتون فیزیکدان برجسته و رئیس MIT.

دو هفته بعد از این نشست، لئوزیلارد با در دست داشتن نامه ای از آلبرت انیشتین به کاخ سفید می رود تا ترومن را از خطرات تسلیحات اتمی برای دوران بعد از جنگ آگاه کند و او را درخصوص عدم صدور اجازه استفاده از سلاح های اتمی علیه ژاپن مجاب کند. سرانجام در 28 می لئوزیلارد به همراه والتر بارتکی و هارولد اوری با جیمی بیرنه در اسپارتانبورگ در کارولینای جنوبی دیدار می کند. زیلارد تلاش می کند بیرنه را متقاعد کند که نشان دادن قدرت بمب ها به جای به کار گیری آنها در مورد ژاپن، مؤثرتر است. بیرنه از زیلارد می پرسد: «اگر نتایج و نمود برنامه های هسته ای را به کنگره نشان ندهیم، چگونه می توانیم آنان را به اختصاص بودجه برای تحقیقات انرژی اتمی متقاعد کنیم؟»

 ....

بعدها درادامه این پروژه اولین بمب اتم در ششم جولای سال 1945، در آزمایشگاه Los Alamos منفجر شد. مسئول این آزمایشگاه که شاهد انفجار این بمب بوده، اظهار داشته: "همه ما می دانستیم که ساخت چنین بمبی می تواند دنیا را دگرگون کند، برخی از افراد می خندیدند و برخی می گریستند، ما -تیم تحقیقاتی- به نوعی خود را ویرانگران جهان شمرده و سرزنش می کردیم."

 

       

در دوم جولای هنری استیمسون وزیر جنگ، به ترومن پیشنهاد می کند که تسلیم بی قید و شرط را پیشنهاد دهد و می گوید: «فکر می کنم ملت ژاپن، شرایط ذهنی و ظرفیت لازم در این بحران برای تشخیص لزوم پایان جنگ و پذیرش تسلیم را داشته باشند.» اما در فردای این پیشنهاد بیرنه که رئیس شورای جنگ است، وزیر امور خارجه امریکا می شود تا مشخص شود در مقابله با ژاپن دیپلماسی جایگاهی ندارد.

 

* انفجار اولین بمب اتم

...

   ادامه در قسمت بعدی ...

**********************************************************************

********************************************************************************







بازدیدهای امروز: 68  بازدید

بازدیدهای دیروز:2  بازدید

مجموع بازدیدها: 81323  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «